کل نماهای صفحه

۱۳۸۹ تیر ۶, یکشنبه

نئوپوپولیسم (قسمت دوم)


در طول مقاله گذشته، با بحث بر سر ضرورت شکل گیری کمونیزم بورژوایی بر روی پایه های واقعا موجود در اوضاع اخیر ایران، سعی بر آن شد تا استراتژی این آلترناتیو بورژوایی را تا حدودی در سبک کار و برنامه بررسی کرده و بدانجا رسیدیم که این کمونیزم بورژوایی شکل رادیکال و افراطی شده اعتراضات ضد رژیمی است که پس از شکست پروسه اصلاحات، نقطه عزیمت خود را از جنبش سبز شروع کرده و به علت ضعف استراتژیک جنبش سبز و اپوزسیون لیبرال چاره ای ندارد تا مطالبه بورژوایی طبقات دیگر را بر روی گرده طبقه کارگر سوار کند.
بخشی از این "چپ" براساس تحلیل طبقاتی خود جدال پیش برنده جامعه را جدال کار و سرمایه نمیبیند بلکه بر اساس تحلیل طبقاتی خود آنچه که محمل "تغیر" در جامعه ایران است جدال متعارف و غیر متعارف بودن سرمایه میباشد. بنا به این تعریف دولت حاکم دولت بورژوازی نیست و آنچه که با عث شده است توده های عظیمی در این اعتراضات بر علیه کل رژیم شرکت کنند، تعارض منافع عام طبقات یا بخش دیگری از بورژوازی علیه دولت غیر بورژوایی و خواستگاه این تعارض برای منطبق کردن این دولت براستاندارهای سرمایه داری در سطح جهان است.
این "چپ" بنا بر تحلیل خود پیش شرط "انقلاب سوسیالیستیش" را دمکراتیزه کردن و متعارف کردن اقتصاد سیاسی ایران با منافع عام بورژوازی میداند و اوضاع سیاسی جاری را انقلاب دمکراتیک جار میزند، ولی به علت ضعف استراتژیک جبهه لیبرال تسمه نقاله اصلی این انقلاب دمکراتیک را طبقه کارگر میبیند و از این منظر کل استراتژی این "چپ" که بایستی طبقه کارگر بخشی از موتور محرک این "تغییر" باشد تحت نام سوسیالیسم و حکومت کارگری از این مضمون و محتوا تشکیل میشود . لذا انقلاب دمکراتیک یا جاری کل استراتژی و هستی و نیستی این "چپ" است.
سبک کار و پراتیک این کمونیزم بورژوایی بنا بر تحلیل غیرکارگری خود میکوشد تا طبقه کارگر را بر مبنی منافع تاکتیکی اما تحت نام سوسیالیسم مارکس متشکل کند تا مبادا بورژازی "غیر را دیکال" را از انقلاب دمکراتیک براند! این "چپ" تعمدا و، نه سهوا خواسته ها و مطالبات حداقلی طبقه کارگر را همان سوسیالیسم مارکس تبلیغ کرده و در تمام عرصه های کار در درون طبقه کارگر میشود رد پای این "چپ" مدعی کمونیزم را ردیابی کرد.
به قول منصور حکمت: "کمونیستها بنا به تعریف نمیتوانند جدا از حرکتهای زنده و با لفعل قرار گیرند، زیرا آنان به کسب قدرت توسط پرولتاریای آگاه می اندیشند و میدانند که قدرت را در جهان واقعی تنها میتوان از طریق رشد و تکامل جنبشهای بالفعل و واقعی بدست آورد. اما برای دخالت در این سیر واقعی باید بدوا و دائما بکوشد تا نیروی اتخاذ کننده تاکتیک یعنی نیروی طبقه کارگر را بر مبنای منافع بنیادی و طبقاتی، یعنی بر مبنای منافع غیر تاکتیکی متشکل کنند." (خط تاکید از من است)
بخش دیگری از این "چپ" نیز اوضاع جاری در ایران را انقلاب سوسیالیستی قلمداد میکنند این "چپ" خود را معتقد به انقلاب سوسیالیستی میداند! در صورتی که طبقه شکل دهنده این انقلاب را کاملا توده ای استنباط میکند. منصور حکمت در این ارتباط مینویسد " من جنبش مردم برای سرنگونی را ، با همه خیزشها و قیامها و نبردهایی که در برخواهد داشت از انقلاب که میتواند از دل این جنبش عروج کند متمایز میکنم. جنبش سرنگونی طلبی میتواند پیروز شود بی آنکه لزوما کل ماشین دولتی را هدف گیرد و یا درهم کوبیده باشد."
بنا براین سوال اینجاست که سوسیالیستی قلمداد کردن اوضاع جاری از منظر این "چپ" در ایران به چه منظور است؟
منصور حکمت دراین باره مینویسد" آنان برای آنکه سوسیالیست باشند ناچارند اوضاع جاری را انقلاب سوسیالیستی بدانند. اینان دقیقا خوردبورژواهایی هستند که انقلابیگری و عمل انقلابیشان را از مسائل تاکتیکی اتخاذ میکنند." (خط تاکید از من است)
این هواداران "تاکتیک انقلاب سوسیالیستی" کاری به تغییر جهان واقعی ندارند. کاری به کسب قدرت توسط پرولتاریا ندارند. آنها تنها هنگامی سوسیالیست هستند که به مثابه یک تاکتیک فریاد بزنند که باید فورا قدرت سیاسی را قبضه کرد. و بدیهی است که هنگامی که از نظر عینی نتوانند فورا قدرت را قبضه کنند، برای این جماعت کار باقی نمیماند. لیبرالیسم و پاسیفیسم عاقبت این وجه از دمکراسی خورده بورژوایی است که میخواهد خود را سوسیالیست قلمداد کند. ... (ادامه دارد)

حامد محمدی

۲ نظر:

  1. agar lotf koni va ma'axaz e naql qowl haye M.Hekmat ra benvisid, aali ast.
    dastet dard nakonad be rasti

    پاسخحذف
  2. dooste aziz age eshtebah nakonam az peratike komonisti av yek maghalei bood dar rabete ba 18 tir va masaleye sarnegooni. ta in 2 tasho yadame. albate eshteba az man bood ke darj nakardam. rastesh in maghale mogheye sokoonatam dar eragh darj shode va alan be oon manabe dasresi nadaram ke daghigh zekr konam. sarzende va pirooz bash

    پاسخحذف